دیوانه ی فرزانه
گفتم :
با من عاقل باش لطفا !
گفتی :
عقل مانند عشقه است
بگذار در بلندای اندیشه ات
جنون من جوانه بزند .
بعد گفتی :
من جانم جنون زده
و روحم روانی ست
من به خونریزی روح دچارم
تو عاقل باش و باش !
گفتم :
اگر من هم عاقل باشم
و تو هم عاقل باشی
چه کسی جنون ما را
حکایت خواهد کرد ؟
البته حرف من از روی عقل نبود
اما آخرگفتی :
همراهی ات را
می ستایم !